
سوالی که برای خیلی از صاحبین کسب و کارها به وجود می آید این است که فرق بازاریابی و فروش چیست؟ این 2 کار با وجود شباهت هایی که با هم دارند، یکی نیستند و هرکدام وظایف و مسئولیت های خاص خود را دارند که در این مقاله به طور کامل خواهیم گفت.
1. چرا بسیاری از افراد بازاریابی و فروش را با هم اشتباه می گیرند؟
فروش و بازاریابی خیلی به هم شباهت دارند و همین باعث می شود خیلی از افراد این 2 را با هم اشتباه بگیرند. هم فروش و هم بازاریابی یک هدف دارند (افزایش مشتری و درآمد است). همچنین در خیلی از کسب و کارهای کوچک یک فرد کار هر دو را انجام میدهد یعنی هم فروشنده است هم بازاریاب و همین ممکن است باعث شود صاحب کسب و کار نداند که این فرد هم بازاریابی میکند و هم فروش و هر دو را یک کار بداند. مثلا بگوید این شخص مسئول فروش است یا مدیر بازاریابی، با اینکه این شخص هر دوی آن ها است.
همچنین یک سری تکنیک ها و روش ها در هر دو مشابه است و باعث سردرگمی و عدم تشخیص درست می شود. البته از حق نگذریم نبود آموزش خوب و اصولی و یا عدم آموزش دیدن توسط خود صاحبان کسب و کار باعث شده که افراد هر دو حیطه را یک حیطه در نظر بگیرند.
2. فرق بازاریابی و فروش در چیست؟
من در این بخش با تعریف هر کدام به شما خواهم گفت که چه تفاوتی دارند. من با تعاریف رسمی و آکادمیک کاری ندارم من تعریفی که خودم درک میکنم را خدمت شما عزیزان می گویم.
بازاریابی یعنی نیاز بازار را تشخیص دهید و محصولی متناسب با نیاز آن بسازید و آن را به مردم معرفی کنید. بله درست متوجه شدید برعکس تصور اکثر مردم بازاریابی بعد از ساخت محصول شروع نمی شود، بلکه از قبل از ساخت محصول تا فروش آن باید بازاریابی انجام شود.
فروش یعنی نیاز مشتری را تشخیص و اگر محصول شما نیاز آن را رفع میکند، آگاهش کنید و به او بفروشید؛ مانند کار یک پزشک. در واقع فروش به معنای کلاهبرداری و تو پاچه مردن کردن نیست. بلکه یعنی مثل یک پزشک یا مشاور دلسوز مسئله مشتری را حل کردن. گاهی ممکن است محصول شما متناسب مشتری نباشد و در اینجا باید از فروش دست بکشید. شاید در کوتاه مدت ضرر کنید اما قطعا در بلند مدت بخاطر اعتباری که بدست آورده اید، درآمد زیادی خواهید داشت.
اگر بخواهم تفاوت را خلاصه کنم: بازاریابی یعنی نیاز را تشخیص و راه حل آن نیاز را فریاد بزنید. اما فروش یعنی مشتری را آگاه کنید که چه نیازی دارد و راه حل آن نیاز در دستان شماست، البته اگر واقعا باشد.
3. چرا به بازاریابی قبل از فروش نیاز داریم؟
شاید فکر کنید خب چه نیازی به بازاریابی است و فروش به تنهایی کافی است. اما این طرز تفکر اشتباه است و اگر بازاریابی نباشد، فروشی نخواهد بود. زیرا برای فروختن یک محصول ابتدا باید آن محصول را با بازار مارکت فیت کنید. یعنی نیاز مشتری را تشخیص دهید که همان بازاریابی است و محصول خود را متناسب با آن نیاز بفروشید. حالا چرا اینکار مهم است؟ چون اگر محصول شما نیاز مشتری را رفع نکند، چه دلیلی برای خرید آن دارد؟
در ضمن حتی اگر شما الماس را به قیمت ماسه بفروشید تا کسی نداند که شما همچین محصولی دارید، چگونه می خواهد از شما بخرد؟ پس قبل از فروش حتما به بازاریابی نیاز است.
4. چه کسی مسئول چیست؟ وظایف تیم بازاریابی در مقابل تیم فروش
در کسب و کارهای کوچک اکثرا یک شخص یا یک تیم کار هر دو را انجام میدهد اما استاندارد آن این است که هر کدام یک تیم جدا با وظایف جدا و مشخص باشند.
وظایف تیم بازاریابی:
- تحلیل بازار و شناسایی نیاز مشتری
- تدوین استراتژی مناسب بازاریابی به نسبت بازار (سئو، تبلیغات بنری و ...)
- افزایش آگاهی مردم نسبت به برند
- مارکت فیت کردن محصول (یعنی متناسب بودن محصول نسبت به نیاز مشتری)
- تبلیغات و معرفی محصول
وظایف تیم فروش:
- صحبت مستقیم با مشتری برای معرفی محصولات یا خدمات
- پاسخ به سوالات و اعتراضات مشتریان مثل (گرانه، قسطی هم دارید و...)
- مذاکره کردن (بیشتر در کسب و کارهای B2B اینگونه است)
- پیگیری مشتریان برای خرید محصول
- قطعی کردن فروش و دریافت پول از مشتری
- پشتیبانی بعد از خرید محصول
نرم افزار نوبت دهی نوپرداز – مدیریت نوبت به ساده ترین شکل
با نرم افزار نوبت دهی نوپرداز، نوبت دهی آنلاین و حضوری را به شکلی سریع، دقیق و کاملاً حرفه ای مدیریت کنید. این سیستم از طریق نسخه وب، اپلیکیشن اندروید و iOS در دسترس است و امکاناتی مانند نوبت سریع، نمایش تقویم، مسیریابی، پرداخت آنلاین، پرونده الکترونیک، مشاوره تصویری و گزارش های مالی کامل را در اختیار شما قرار می دهد.
مناسب برای مطب ها، درمانگاه ها، مراکز خدماتی و سازمان ها
پس اگر به دنبال بهترین نرم افزار نوبت دهی هستید، نوپرداز بهترین انتخاب برای شماست.
5. چند مثال از کسب و کارهای مختلف برای درک تفاوت بازاریابی و فروش
1. فرض کنید کسب و کار شما پیج اینستاگرامی است و لباس می فروشید. پست ها و استوری هایی که میگذارید و تولید محتوای شما می شود، بازاریابی و زمانی که با مشتری در دایرکت صحبت می کنید و محصول را به او فروخته و پول را دریافت می کنید، می شود فروش.
2. فرض کنید کسب و کار شما وب سایت فروش خدمات برنامه نویسی است. در اینجا سئو و تولید محتوا، تبلیغات گوگل ادز و یکتانت می شود بازاریابی شما. اما زمانی که مشتری سوالی می پرسد راجب قیمت و شرایط کار و یا پول را پرداخت می کند، می شود فروش.
3. مثال آخر: فرض کنید یک آموزشگاه زبان انگلیسی دارید. تبلیغات بیلبورد و تراکتی که پخش می کنید، تولید محتوایی که در اینستاگرام انجام می دهید، می شود بازاریابی. اما زمانی که مشتری در دایرکت اینستاگرام یا بصورت حضوری راجب کلاس زبان سوال می پرسد یا اعتراضی راجب قیمت و شرایط دارد و یا ثبت نام می کند، می شود فروش.
0 دیدگاه